در کتاب لغت موسیقی نوشته «افراسیاب بیگ لی» کلمه مقام که به صورت موغام یا مغام هم نوشته میشود، تعریف شده و از آن به عنوان بالاترین مرحله خلاقیت در ترکیب ساز و آواز یاد شده است.
محمدرضا درویشی نیز در مورد آهنگ کوراغلی که مختص شمال خراسان به خصوص قوچان است، اشاره میکند و آن را در ردیف آهنگهای قهرمانی و حماسی این مردم به شمار میآورد.
موسیقی مقامی، یادگار جلوههای زیبایی از فرهنگ دیرینه مشرق زمین است، که از تحریف و دگرگونی اعصار مصون مانده است. نغماتی در این موسیقی پیدا میشود که به عهد باستان بر میگردد. در کتاب لغت موسیقی نوشته افراسیاب بیگدلی کلمه مقام که به صورت موغام یا مغام هم نوشته میشود، به عنوان مجموعه صداها و پردههای مختلف که براساس یک کوک واحد و در محور آن میگردند، تعریف شده و از آن به عنوان بالاترین مرحله خلاقیت در ترکیب ساز و آواز یاد شده است. آنچه مدنظر هنرمندان و مردم منطقه شمال خراسان است، مقام میباشد که در باور مردم خراسان از شان و منزلت بالایی برخوردار است و به دیده تقدس به آن مینگرند و به مصداق هنر عامه، آفریننده مشخصی ندارد و تمام افراد جامعه در شکلگیری و نقل روایت آن سهم دارند. موسیقی این سرزمین به صورت بکر و دست نخورده، حکایت از یک اصالت باستانی دارد و اگر برای بررسی موسیقی، خراسان بزرگ را مدنظر قرار دهیم، باید پهنه این دیار را از کرانههای غربی خزر تا پهنههای ابیورد و نسا، مرو و تا کویرهای خراسان و هرات، مرز چین و هند مورد کاوش قرار دهیم. خراسان فعلی نیز به علت وسعت جغرافیایی و تنوع پراکندگی اقوام و فرهنگهای مختلف دارای موسیقی مقامی متنوع و مختلفی است، تنوع نژادی از عربهای سامی تا هزاره، بلوچ و نژادهای کرد و کرمانج و ترک و ترکمن و مغول در خراسان باعث شده است، که یکی از غنیترین گنجینههای فرهنگی موسیقی به وجود بیاید، به طور کلی میتوان خراسان را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کرد. درباره موسیقی مقامی شمال خراسان باید گفت: موسیقی جاری در این منطقه موسیقی کوهستان، جلگه است و از یک زندگی پرحادثه و پر سوز و گداز و آوارگی حکایت میکند، این مساله را حتی میتوان در رقصها و بازیهای آیینی و سنتی آنها دید. ضمن این که از گستردهگی و تنوع بیشتری برخوردار است، از حال و هوای خاصی نیز بهره مییبرد و حماسه، عرفان، عشق و سوگ پشتوانه اصلی این موسیقی میباشد. با قبول این نکته که موسیقی این منطقه کرمانجی است و از موسیقیهای ترکی و ترکمنی هم تاثیراتی گرفته است، باید گفت: در شمال خراسان موسیقی ترکمنی یا موسیقی ترکی دیده نمیشود، آنچه هست موسیقی شمال خراسان به روایت ترکمنی و ترکی است، یعنی مقامها در اصالت خودشان ترکمنی و ترکی نیستند.
موسیقی مقامی رایج در شمال خراسان را میتوان به طور کلی، به چهار نوع موسیقی که برگرفته از وجود قومیتهای متفاوت است، تقسیم بندی نمود.
1- موسیقی مقامی کرمانجی 2- موسیقی مقامی ترکی 3- موسیقی مقامی ترکمنی 4- موسیقی فارسی
از چهار نوع رایج موسیقی مقامی یاد شده سه نوع موسیقی کرمانجی، ترکی و فارس در شهرستان قوچان رایج میباشد. که موسیقی ترکمنی در شمال خراسان خاص منطقه جرگلان بجنورد میباشد. به طور یقین این تنوع و تکثّر موسیقی در این خطه برگرفته از نوع اعتقادات، باورها و همچنین آیینها و رسمهای سنتی است که موسیقی آیینهای برای انعکاس این باورداشتها و نیز بیان کننده احساسات، غمها، شادیها، تجلی شادی، شعف، شور و شادمانی آنان است.
زبان و ادبیات نیز که محملی برای ابراز این احساسات میباشند، در تنوع بخشی به انواع موسیقی رایج در این شهرستان موثر است. اگر به این طنین و ترنم این موسیقی خیلی عمیقتر بنگریم صرفنظر از ابعاد انسانی، نوع اقلیم و شرایط جغرافیایی را نیز میتوانیم از عوامل تنوع بخشی این موسیقی قلمداد کنیم.
به عنوان مثال خواندن سرحدیها که در نواحی درگز و شمال شهرستانهای قوچان و شیروان و بجنورد میخوانند، بیشتر در مناطق بیابانی و خشک و نیمه خشک مصداق دارد. ولی در مناطق جلگهای قوچان و نواحی جنوبی، نوعی آواز که در بین نوازندگان و خوانندگان به خواندن جوولگهای شهرت دارد، رایج و مرسوم است و در مناطق کوهستانی به مناسبت موقعیت جغرافیایی و رشته کوههای هزار و مسجد که نشیب و فراز و پستی و بلندیهای تند و پر اختلاف دارد با صدار بلند در مقام «لو» میخوانند.
نوازندگان موسیقی مقامی در شمال خراسان:
نوازندگان موسیقی در شمال خراسان و خاصه شهرستان قوچان، بجنورد و اسفراین را میتوان براساس جایگاه و مرتبهای که به لحاظ اجتماعی دارند طبقه بندی نمود.
بخشیها:
بخشیها، به نوازندگانی اطلاق میشود که جدا از هنر نواختن ساز مخصوص خود در سرودن اشعار متناسب با آن مقام موسیقی تبحر و مهارت نیز داشته باشد و نیز روایت تاریخی آن مقام را نیز که سینه به سینه به او رسیده، به هنگام اجرای گوشه بیان کنند. لذا میتوان گفت که موسیقی مقامی که بخشیها اجرا میکنند، یک موسیقی روایتی و حکایتی میباشد. جدای از آن، بخشیها حاملان سنتها و رسمها و آیینهای شفاهی قوم خود هستند، که در قالب داستانهای منظوم و منثور و روایت و حکایت، این سنتها را حفظ میکنند. بخشیها خود دستی در ساخت و ساز دوتار دارند و سازهای مورد استفاده خود را میسازند. به خاطر آراسته بودن وجود آنان به چندین هنر، لقب بخشی به آنان اطلاق میشود. از مرحوم محمد رحیم بخشی سیوکایلو نقل است، که بخشی کسی است که از جانب خدا به او بخشش و کرامت خاص اعطا شده است و موسیقی و شاعری نیز لطیف و بخششی است که خداوند در وجود بخشی به ودیعه گذارده است.
اکثر اشعار و آهنگهای اجرا شده توسط بخشیها، اشعار توحیدیه و در ستایش و صفات باریتعالی و نعت و مناقب و مداحی حضرت محمد (ص) و سایر ائمه اطهار (ع) میباشد.
هرچند که کاربرد این اشعار در بین سایر نوارندگان به هنگام اجرا مرسوم و رایج میباشد، ولی این امر در بین بخشیها با شدت و قوت بیشتر تداوم داشته و میتوان گفت که از آنان به دایر نوازندگان اشاعه یافته است. از جمله سازهای مهم بخشیها دوتار است.
عاشقها:
عاشقها نوازندگانی هستند که بیشتر در مراسم جشن، از جمله عروسیها و مراسم ختنه سوران حضور پیدا میکنند و لذا نوع موسیقی آنها موسیقی بزمی میباشد. سازهای خاص عاشیقها عبارت است از کمانچه، سرنا و دهل. این نوازندگان گروههای مذهبی هستند که در سطح شمال خراسان و خاصه شهرستانهای قوچان و بجنورد دارای هویت و جایگاه خاص میباشند و در بین مردم این منطقه، مجالس عروسی و ختنه سوران بدون وجود و حضور آنان لطفی ندارد. لذا بین عاشیقها و مجالس عروسی و ختنه سوران یک رابطه مستقیم وجود دارد. یعنی هرجا این مراسم برپا باشد، عاشیقها حضور دارند و هرجا عاشیقها حضور داشته و صدای ساز آنها به گوش رسید باید یقین حاصل کرد، که در آنجا مراسم عروسی و یا ختنه سوران برپا است.
لوطیها:
طیف سوم نوازندگان، لوطیها میباشند که عبارت از نوازندگان دورهگردی میباشند که با نقل مکانی خود باعث انتقال و اشاعه موسیقی در نواحی مختلف میشوند، لذا میتوان گفت استمرار حرکت آنان، باعث مانایی و ماندگاری نوعی از موسیقی در شمال خراسان، از جمله شهرستان قوچان و بجنورد شده است. لوطیها در گذشته براساس تغییر فصولی از سال به هنگام تحویل سال در بهار، جشن خرمن در تابستان و شروع فصل سرما در فصلهای پاییز و زمستان حضورشان در مناطق مختلف تداعی کننده و پیام آور سرسبزی، نعمت و برکت بوده است. در حال حاضر، این گروه که نقش و کارکرد آنان در حال کمرنگ شدن میباشد، به صورت دورهگردی در مناطق مختلف و با سازهای زهی و آرشهای، چون قیچک و کمانچه و دایره در سطح معابر و خیابانها گاهگاهی ظاهر میشوند و با نوازندگی خود به معاش و زندگی خود ادامه میدهند. عدهای از آنان نیز طی مدتی در ایستگاههای اتوبوسهای بین شهری مسیر مشهد به بجنورد در محور شمال خراسان، سوار اتوبوس شده و با نواختن موسیقی برای مسافران خستگی و ملالت سفر را از تن آنان خارج میکنند.
سازهای رایج در موسیقی مقامی شمال خراسان:
سازهایی که بین نوازندگان موسیقی مقامی و محلی در شمال خراسان (قوچان، بجنورد، شیروان) رایج است عبارت است از:
دوتار: دوتار را میتوان سازی مشترک بین تمامی اقوام ساکن شمال خراسان محسوب نمود. دوتار شمال خراسان برخلاف دوتار در جنوب خراسان دارای13 پرده میباشد. این ساز را نوازندگان برحسب نوع زبان شعر که فارسی، ترکی یا کرمانجی است، کوک مینمایند. بدین صورت که نوازندگان دوتار که گوشههای کرمانجی را مینوازند میبایستی دوتار را برای مقامهای موسیقی کرمانجی کوک نمایند و نوازندگان ترکی نیز میبایستی دوتار خود را ترکی کوک کنند و نوازندگان ترکی نیز همچنین. دوتار دارای یک کاسه بیضی شکل و دارای یک دسته میباشد. که بر روی دسته دو عدد دسته تعبیه شده است که به آن محل دو رشته سیم متصل میشود که قابلیت شل و سفت شدن جهت کوک را دارد. کوک اول را بم و دوم را زیر میگویند. برای این که، دو رشته سیم به بدنه دسته برخوردی نداشته و اندکی فاصله داشته باشد، از وسیلهای که حایل بین دسته و سیم باشد و به آنان خرک میگویند، استفاده میکنند.
سر دیگر دو رشته سیم، در قسمت انتهایی کاسه متصل میشود. قسمت دسته را نیز به 13 قسمت به وسیله طنابی که معمولا از جنس روده تابیده شده گوسفند است تقسیم میکنند که انگشتگذاری بر روی هرکدام به لحاظ طنین صدا متفاوت میباشد. به هر قسمت علامتگذاری شده به وسیله این طناب، پرده گفته میشود.
به طور کلی، دوتار ساز تغییر شکل یافته طنبور خراسانی است که ساخت آن را به ابونصر فارابی نسبت میدهند.
کمانچه: از جمله سازهای زهی در منطقه شمال خراسان و شهرستان قوچان میباشد که قابلیت اجرا مقامهای موسیقی ترکی و کرمانجی و سرحدی را دارا میباشد.
از نکات قابل ذکر این است که نوازندگان دوتار و کمانچه همراه با اجرای مقامهای موسیقی خود به صورت تکخوان، اشعار متناسب با آن مقام را میخوانند لذا هر نوازنده دوتار یا کمانچه یک یروچه نیز میباشد.
نوازندگان این دو ساز میبایستی با زبان و ادبیات شفاهی خاص روایتهای منظوم هر مقام موسیقی و اشعار متناسب با آن آشنا باشند.
قوشمه: که سازی از جنس ساق پای قره قوش که با ایجاد سوراخهایی بر روی بدنه، آن را تبدیل به یک ساز بادی میکنند که با دمیدن هوا به داخل آن به صدا در میآید. ساختار موسیقایی این ساز طوری است، که بیشتر با زبان کرمانجی، هجا و آواها زبانی آن همخوانی دارد. لذا میتوان ساز قوشمه را یک ساز کرمانجی دانست، هرچند که در بعضی از مناطق نوازندگان ترک نیز به دلیل ممارست، توانایی نواختن آن را دارا میباشند ولی مقامهای موسیقی کرمانجی با آن قابل اجرا میباشد.
نی: نیز از جمله سازهای بادی میباشد که به دو صورت لبی و دندانی قابل نواختن میباشد. ولی در بین نوازندگان شهرستان قوچان نوع لبی یا شیوه چوپانی آن رایج و مرسوم مییباشد. معمولاا اگر همراه نی آوازی خوانده میشود، نوع آواز سرحدی و از دوبیتهای فارسی خوانده میشود.
سرنا: نیز مثل نی یک ساز بادی میباشد، که با دمیدن به داخل آن به صدا در میآید. معمولا ساز سرنا و دهل دو ساز مکمل همدیگر میباشند که همراهی آن دو در اجرای مقامهای موسیقی ترکی و کرمانجی، مددرسان همدیگر هستند. از این دو ساز بیشتر در مراسم عروسی و ختنه سوران استفاده میشود و شنیدن صدای این دو با هم، حامل و پیام رسان جشن، شادی و پایکوبی است. بیشتر رقصهای گروهی، بر اساس ضرب آهنگ، سرعت و امتداد صدای این دو ساز شکل میگیرد.
دهل: سازی کوبهای است از جنس چوب و پوست به شکل دوار که با استفاده از دو تکه ترکه چوب که بر روی سطح پوست آن کشیده شده است، به صدا در آمده و دارای ضرب آهنگهای خاص خود میباشد که براساس رقص خاصی که با نواختن دهل و سرنا اجرا میشود، نامگذاری میشود.
دیره یا دایره: نیز یک ساز ضربی میباشد که با استفاده از ضربات انگشتان دست بر روی سطح پوستی آن به صدا در میآید. این ساز نیز تشکیل یافته از دو قسمت بدنه چوبی و قسمت پوستی آن میباشد که دور تا دور قسمت چوبی چسبیده شده و دارای شرارههایی فلزی میباشد که دور تا دور قسمت مدور و چوبی آویزان شده است. ساز دایره نیز سازی است که براساس ضرب آهنگ، صدای آن قابل اجرا با سازهای دیگر از جمله دوتار، کمانچه و قوشمه میباشد.
انواع مقامهای موسیقی رایج در شمال خراسان:
مقامهای موسیقی رایج در شمال خراسان را میتوان به مقامهای موسیقی کردی، ترکی و فارسی تقسیم بندی نمود. هرچند در حال حاضر در بین خود اساتید موسیقی مقامی، در مورد بعضی از مقامها اختلاف نظر وجود دارد. به طور مثال مقام تجنیس یا شاختا را کردها و ترکها ار آن خود میدانند و این دو مقام با هر دو نوع کوک کردی و ترکی قابل اجراست.
از انواع مقامهای موسیقی که میتوان نام برد عبارتند از:
مقام لوی، طرقه- تورغه، اللّه مزار، شاختار- شاخهتایی، تجنیس، هرای- بیات هرای، گرایلی، اما نه سوز، سردار عوض خان، رشید خان، بِلال، آله گِنر، زارنجی، ملواری، درنا، بلبل، نوایی کردی (نوایی شمال خراسان)
تعدادی از مقامهای موسیقی مقامی قوچان از قول شاعر نامدار کرمانجی جعفر قلی زنگلی میباشد که نوع موسیقی کلامی است. بدین معنی که آن آهنگ، همراه با همان شعر مناسب خود که جعفر قلی آن را سروده است، اجرا میشود. که این آهنگها با عنوان قول جعفرقلی اجرا میشوند، بیشتر نوعی موسیقی روایتی را تشکیل میدهند که اشعار آن به زبان کرمانجی میباشد. از جمله این مقامها میتوان به آهنگها یا قولهای زیر اشاره کرد. در میخانه، له خاکی خوراسانی، ئیشه، من له خونی دیی، ئه لیف داستان حضرت خضر و حضرت علی (ع)، پیغمبر چو و معراجی، داستان سلیمان و بلقیس و ... اشاره نمود.
ابزار و اشیاء موسیقی مقامی شمال خراسان که میتوان به شرح زیر به آنها اشاره کرد.
1- دوتار، دارای 13 پرده و عموما توسط خود نوازندگان ساخته میشود.
2- کمانچه
3- قوشمه، از جنس ساق پای قره قوش تهیه میشود، به علت وجود ارتفاعات هزار مسجد و کوهستانی بودن مناطق شمال خراسان این پرنده در گذشته به وفور یافت میشده است.
4- نی، از ساقه نی تهیه میشود.
5- سرنا، یک ساز بادی است
6- دهل، ساز کوبهای است که از چوب و پوست آهو تهیه میشود.
7- دیره یا دایره، ساز ضربی و از دو بدنه چوبی و پوستی تهیه میشود.
هرجا جشن و سرور و شادی برپاست، آنجا مکان اجرای موسیقی مقامی شمال خراسان است. محلی که جشن و مراسم ختنه سوری برگزار میشود، از مهمترین مکانهای وابسته به این هنر میباشد، کنار خرمن گندم هنگام برداشت محصول گندم و نیز حاشیه اصلی راههای منتهی به شهرهای مورد نظر از دیگر مکانهای وابسته میباشند. البته طی دو دهه گذشته از گروههای موسیقی شمال خراسان در تالارهای عمومی، فرهنگسرا دعوت به عمل میآید و به اجرای موسیقی میپردازند. بسیاری از هنرمندان موسیقی خراسان نیز، به دعوت گروههای موسیقی کشورهای دیگر نیز در آن کشور برنامه اجرا کردهاند.
برگرفته از سایت میراث فرهنگی و گردشگری