وبا وجود این آثار قدیمی و اشیای مکشوفه در این منطقه شهرستان شیروان را میتوان در ردیف یکی از شهرهای قدیمی استان خراسان قرار داد.
ایزیدور خاراکسی ( Isidoredecharax ) مورخ یونانی در قرن اوّل پیش از میلاد در کتاب استاتمس پارتیک ( Stathmes- Parthiques ) دربارة هجده ایالت پارتی مینویسد :
« در سال 137 یا 138 قبل از میلاد در زمان میترادات ( مهرداد ) پادشاه اشکانی کشور به دو قسمت علیا و سلفلا تقسیم میگشت و دروازههای خزر حد فاصل بین آن بود که از هجده ایالت به شرح زیر تشکیل میشد که یکی از ان ایالتها ( ایالت شمارةیازده) آستاونه ( astavene ) یا آستابنه Astabene ناحیهای بوده که اکنون شامل سیملجان،بجنورد، شیروان و قوچان میشود ویکی از شهرهای مهّم آن استوا یا خبوشان فعلی است [2]» ناحیة شیروان راپولی بیوس[3] مورخ قدیم یونانی نیز محل زندگی و حکومت قوم پارت دانسته است.[4]
آساک، این اسم که بعضی آساک هم گفتهاند. نام شهری بوده از دهستان یا از کوهستانهای خراسان شمالی که در عهد قدیم همان جا پارت نامیده میشد و بانی آن اشک اول است.[5]
آساک را با این که نمیتوان شهر قدیم شیروان دانست ولی کاوش و تحقیق در تپة گبرخانة شیروان مربوط به دورة اشکانیان و ساسانیان با ثبت تاریخی شمارة 698 در سازمان ملی حفاظت آثار باستانی [6]و همچنین آثار قدیمی در روستاهای گلیان (گیلارد گیلال ) و روستای هنامة شیروان میتواند کمک زیادی به محل اصلی شهر تاریخی آساک بنماید. چون اکثر محققان محل شهر باستانی آساک را در ناحیة شمال خراسان در حد فاضل بجنورد و شیروان و خبوشان ذکر کردهاند و بطور دقیق محل آن مشخص نگردیده است.
اعتماد السلطنه مینویسد:« عقیده نگارنده برآنست که دهستان یا قوت و سرزمینی که طایفة داهی ( داهه ) درآن میزیستهاند شامل بر بجنورد ( بوزنجرد ) و شیروان و قوچان ( خبوشان ) ودرهگز تا طوس بوده است.»[7] در کتاب ایران درعهد باستان نوشنة دکتر محمد جواد مشکور چند شهر از جمله شیروان در قسمت علیای رود اترک به عنوان پایتخت اشکانیان ذکر شده است.
استرابون جغرافیدان و مورخ یونانی مینویسد: « ارشک[8] با طایفة خود در درة رود اترک میزیست.»[9]دکتر محمد جواد مشکور: چنانکه اشاره کردیم نام پارت یا خراسان امروزی در سنگنبشتههای داریوش بزرگ آمده و ذکر آن کتیبهها دلیل روشنی است که آن ناحیه ( خراسان ) پیش از داریوش در جزو ایالات پادشاهی کوروش بزرگ هم بوده است. نام ایالت پارت در سنگنبشتة بزرگ داریوش در بیستون به صورت « پرثوه» آمده است.[10]
نلسون دو بواز مینویسد: « اندراگوراس که از قبل انطیوکوس دوم بر پارت حکومت میکرد در این کشمکش مقتول گردید و ظاهراً ارساسیس در شهری بنام آساک که در نزدیکی کوچان در وادی رود اترک واقع بود تاج شاهی بر سر نهاد.»[11]
در این تاریخ ( 250 قبل از میلاد پس از تشکیل دولت اشکانی ) قبیلة (پارتی ) تمام درّة رود اترک و سرزمین نسا را در دست داشتند . این ناحیه بعدها به نام آستاونه خوانده شد[12]که دکتر مشکور این ناحیه را شامل شهرهای شمالی خراسان از آن جمله شیروان ذکر میکند.
دیاکونوف محقق شوروی معتقد است : امپراطوری مقتدر ( یوئه ـ چری ) که در تاریخ به نام کوشانیان خوانده میشود در دشت آستاونه تأسیس شده است.[13] آستاونه یکی ازساتراپهای هجدهگانة دورة اشکانی بوده وشهر شیروان را نیز شامل است. « پس از مرگ آنتیوخوس کبیر دولت یونانی باختر سر برداشته به سوی مغرب حمله آورد و ایالت استائوئنه ( آستاونه ) را از پارت انتزاع کرد. دولت باختر از سرزمینهایی که از پارت گرفته بود در دوساتراپی یکی تپوریا در قسمت علیای رود اترک و دیگری تراکسیانه در درّة کشف رود تشکیل داد. و تنها پارت برای فریاپانی باقی ماند.»[14]
تیرداد که نامش در کتابهای تیریداتس[15]آمده ( سال 248 قبل از میلاد ) در قریهای نزدیک کوهستان در آستائوانه …. تاجگذاری کرد[16]. زیرا « آذربرزین مهر » که یکی از سه آتشکدة بزرگ و مقدس زرتشتی بود و مخصوص دهقانان ساخته شده بود در خراسان قرار داشت و اشکانیان میخواستند علاقة خودشان را به زرتشتیان و دهقانان نشان دهند با توجه به قبور فروان زرتشتی در نقاط مختلف شهرستان شیروان بویژه در جنوب تپة نارین ( ارک ) وروستاهای گلیان، منصوران، هنامه، زیارت ودوین ـ که مؤلف کتاب مطلع الشمس نیز به آن اشاره نموده ـ اگر شهرستان شیروان بیشتر مورد برسی و کاوش قرار گیرد بسیاری از واقعیتها در مورد حکومت اشکانیان برای محققان روشن خواهد شد .
آرتورکریستن سن : …. آتش جاودانی شهر آساک در ایالت آستائوین[17]که ارشک مؤسس سلسلة اشکانی در حضور آن به تخت شاهی نشست نسبی با آتشکده آذربرین مهر دارد. زیرا امکام این آتش در عهد ساسانیان نزدیک شهر آساک بوده است [18].
مؤلف حبیب السیر مینویسد : اکثر ولایات خراسان در زمان خلافت عثمان در سال سی ویکم هجرت وسیلة مسلمانان فتح شده است .»[19]
مؤلف تاریخ نیشابورمینویسد : ولایت خبوشان وآنرا استوا گفتندی تا حد نساو تا اسفراین و ولایت طوس و ارغیان حد آنست. قرای کثیره کبیره معموره دارد دارد منابع و مراتع و مزارع بسیار دارد. [20]
در کتابهای تاریخی از خبوشان به عنوانهای مختلف اسم برده شده مانند الکاء[21]خبوشان، درّة خبوشان، ولایت خبوشان ، محالات خبوشان و … که وقایع جغرافیای تاریخی آن در بر گیرندة اتفاقات تاریخی شهرستان شیروان نیز میگردد به طوریکه در زمان حکومت شاه عباس صفوی، شیروان مرکز حکومت ناحیة شمال خراسان بود مؤلف گنج دانش مینویسد : « …. قراخان پسر مهراب بیگ بن شاهقلی سلطان که به دلیل[22]اکرادچمشگزک[23]و ایلخانی این طایفه بر این نواحی ( شمال خراسان) استیلا یافت و شیروان را یورت قرار داده تمام چهل هزار اکرادچمشگزک را که زعفرانلو و شادلو و کاوانلو و عمارلو و قراچورلو باشند در یورتهای شیروان و قوچان و بجنورد است به زعفرانلو اختصاص یافت و از چناران سلفی تا سملقان یورت شادلو شد و کاوانلو را به سمت مشهد مقدس انداختند باین معنی که از اول خاک چلای خانه که در شمال مشهد مقدس واقع است تا قلعة یوسفخان که در چهار فرسخی شمال قوچان است امتداد دارد یورت طایفه جانی قربان شد و کوه شمال چشمه گل اسب معروف به چشمه گیلاس که کوه عمارت نام دارد و یک طرف آن کلات و درهگز است و سمت دیگر جلگهای که خط راه قوچان به مشهد درآن واقع است مسکن کاوانلو شد. خلاصه طوایف مزبور بمانند از طوایف گرایلی در اصقاع خراسان جماعت بغایری حالا در بام وصفی آباد مسکن دارند.»[24]
بلدة شیروان دوّم قوچان است ولی بر حسب بنا ( قدمت شهر ) شهر اول است زیرا که قبل از آبادی شهر قوچان این بلد (شیروان )مسکن آباو اجداد رضا قلی ایلخانی بوده. امروزه این شهر را هزار و پانصد خانوار مسکون است ودور او قلعهای است که از روی قاعدهی هندسی و به هیأت هشت غیرمنظم ساخته شده و خندق و خاکریز محکم دارد و در درون قلعه در مکانی که مرتفعتر از سایر امکنه شهر است ارک بلد ( روی تپة ارک )واقع شده است که او را نیز برج و بارة محکم بوده که اکنون رو به انهدام و ویرانی گذاشته است. [25]
صنیع الدوله مینویسد: « امّا شهر شیروان[26] قصبهی بزرگی است که تقریباً هزار و پانصد خانوار سکنه دارد مشتمل بر چهل برج که فاصلهی بروج مختلف است یعنی از شصت ذرع الی صد ذرع میباشد و دورهی بروج از چهل ذرع الی هفده ذرع و ارتفاع بروج از شش الی هشت ذرع است. دور حصار خندقی[27] بوده که حالا آثار آن پدیدار میباشد. شهر شیروان دو دروازه دارد. دروازهی قوچان که رو به مشرق است و دروازهی ارک که رو به قبله باز میشود و یک حمّام آباد و یک حمام خراب در شیروان هست با چهار مسجد و یک حسینیه که حالا خراب است که یخچال دیوانی و سه یخچال رعیتی و صد و پنجاه باب دکان بزازّی و عطاری و بقالی و صباغی و نعلبندی و کفشدوزی و خیاطی دارد . طرف مغرب شهر در داخله بلد تپهایست [28] مصنوعی که نارین قلعه بلد بوده ارتفاع تپه از سطح شهر بیست و پنج ذرع و قطر تپه از بالا از طرفی صد قدم و از طرف دیگر هشتاد قدم میباشد از عجایب آنکه در هر آبادی که از این قبیل تپه یافت شود در انتها غربی آبادیست[29]».
وضع شهر ( شیروان ) ابتدا مربع مستطیل بوده و استطالة[30]آن از مشرق به مغرب و بعدها در طرف شمال در نصف کمتر طول شهر قدری افزوده شده است و اینک شهر شیروان بدین شکل است[31].
لرد کرزن سیاستمدار معروف انگلیسی که در سال 1889 میلادی ( 1307 قمری ) به ایران سفر کرده است در مورد نحوة حکومت در شمال خراسان مینویسد : نسب نامة خاندان ایلخانی به شرح زیر است اوّلین رئیس خانواده که مدرک آن در دست است محمّد حسین بود که اواخر قرن گذشته در شیروان حکومت میکرد پس از او امیر گناخان[32] در اوایل قرن حاضر به قوچان آمد و بارها با ترکمنها در افتاد[33] .
اعتماد الدوله مینویسد : امیر حسینخان در زمان حیات خود از برگترین امری طراز اول خراسان بود و بطور موروثی حکومت شیروان و قوچان را داشت …. یکشنبه 25 شعبان 1308 قمری صاحب ئیوان با جبّة شمةمرصع و شجاع الدوله با شمشیر مرصع شرفیاب شده بودند و مدتی با شاه خلوت کرده بودند[34] .
جلیان (گلیان )شهر بزرگی بوده و هفت حمّام داشته و آثاری از آن حمّامها باقیست دهستان بعضی از قبالهها و اسناد قدیمة بجنورد و مانه و سملقان و اسفراین را از توابع جلیان مینوشتهاند و گلیان جزو اعمال شیروان است.[35]
خواندمیرمینویسد: لشکریان میرزا یادگار محمد نخست به گرگان حمله کرده وبا شکست دادن لشکریان امیر شیخ زاهد طارمی به طرف سملقان و اسفراین یکی از ولایت جلیان حمله نمودند که با مقاومت ناصرالدین عبداخالق و امیر مبارزین ولیبیک و میرزا کیچیک مواجه می شود.[36]
شهر یا قصبه خرابی که در بالای سر مشهد طرقی ( شیروان ) دیده میشود که کمتر از بجنورد نبوده و طوری خراب شده که میتوان گفت زیاده از دویست سیصد سالست که رو بانهدام گذشته … این آبادی موسوم به مشهد طرقی بوده و در زمان نادرشاه هفتصد خانوار بومی و، بعضی خانوار غرابا داشته[37]…….
در یک جمعبندی کلی با توجه به آثار قدیمی موجود و منابع و مآخذی که ذکر شد و طبق نقل قول معّمرین آبادی اولیّة شهر شیروان در قرون گذشته در غرب شهر قدیم[38]شیروان یعنی در محلة « گونبات[39]» قرار داشته است و قبل از زمان صفویه مرکزیت شهر از نظر جغرافیایی طبق اسناد و سفرنامهها به اطراف نارین تپه ( ارگ[40] ) یعنی محل فعلی شهر قدیم ( کهنه شهر ) که متصل به گونبات و خوشهگاه[41]است تغییر مکان پیدا میکند. طبق نوشتة مورخان در زمان صفویه و افشاریه، شیروان به یکی از مراکز عمدة تصمیمگیری در شمال خراسان تبدیل میشود که وسعت شهر و برج و باورها و خندقهای اطراف و وقایع تاریخی، جنگلها و درگیریهای آن دلیلی بر این مدّعاست.[42]
در 12 اردیبهشت ماه سال 1308 شمسی براثر وقوع زلزله[43]، شیروان ( شهر قدیم[44]) ویران و پس از چند سال شهر جدیدی با رعایت اصول شهرسازی در شرق و شمال شرقی آن احداث میشود که به علت قرار گرفتن در مسیر جادة اصلی تهران – مشهد، ایجاد کارخانه های بزرگ قند، الیاف، اسفنج، نیروگاه بزرگ گازی و …. به یکی از شهرهای فعال در سطح استان خراسان تبدیل میگردد.
[1] - تپة ارک شیروان با شمارة ثبت تاریخی 703 در سازمان ملّی حفاظت آثار باستانی ایران مریوط به هزارة پنجم و چهارم قبل از میلاد اسلامی است . نصرت الله مشکوتی، بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران ، سال 1349/ ش ، فرهنگ وهنر ، ص 320.
[2] - دکتر محمد جواد مشکور ، پارتیها یه پهلوان قدیم ، ج1 ، تاریخ سیاسی. انتشارات دانشسرای عالی، شمارة 46، سال 1350 ، ص145.
[3] - Polybius
[4] - همانجا . ص 145
[5] - محمد حسن بن حاجب الدوله علی ( اعتمادالسطنه )مقدم ، دررالتیجان فی تاریخ بنی الاشکان ، ج 3 ، ص 36.
[6] - نصرت الله مشکوتی. بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران ، سال 1349/ ش ، فرهنگ و هنر ، 320.
[7] - اعتماد السلطنه ، دررالتیجان فی تاریخ بنی الاشکان ، تهران ، 1308/ ق، ص 138
[8] - ارشک . سردودمان پادشاهان اشکانی و پسر فریباپت ( پدر دوست ) است .
[9] - استرابون ( کتاب 11 فصل 9 بند 2 ) دکتر محمد جواد مشکور ، پارتیها یا پهلویان قدیم ، ج 1، ص107.
[10] - همانجا ، ص 103.
[11] - نلسون دوبواز تاریخ سیاسی پارت اشکانیان ، ترجمة علی اصغر حکمت ، تهران ، ابن سینا، 1342/ ش، ص8.
[12] - دکتر محمد جواد مشکور ، پارتیها یه پهلویان قدیم ، ج1، ص110.
[13] - دیاکوئوف ، اشکانیان ، ترجمة کشاورز کریم ، ص124.
[14] - دکتر محمد جواد مشکور ، پارتیها یا پهلویان قدیم ، ج1، ص124.
[15] - Tiridates
[16] - دکتر محمد جواد مشکور ، همان، ج1، ص118.
[17] - Astaouene
[18] - آرتوکریستن سن ، ایران در زمان ساسانیان ، ترجمة رشید یاسمی ، ص 188.
[19] - غیاث الدین خواند میر ، تاریخ حبیب السیر ، تهران ، خیام 1333، ج1، ص504.
[20] - الحاکم ابوعبدالله نیشابوری ، تاریخ نیشابور ، تهران ، ابن سینا ، 1339 ، ص 140.
[21] - مرزوبوم ، کشور ، میهن ، زمین . فرهنگ معین
[22] - دلیل یعنی رهبر 6ـ ایل بزرگ کرد
[23] - ایل بزرگ کرد
[24] - محمد تقی خان بن محمد هدیخان ( حکیم ) ، گنج دانش ، تهران 1305، ص370.
[25] - علی نقی بن اسماعیل ، سفرنامة خراسان ، سال 1284/ ق ، شنبه دوّم ربیع الثانی ، ص335 – 338.
[26] - منظور کهنه شهر شیروان است .
[27] - آثار خندق را در حال حاضر نیز میتوانید در انتهای خیابان پشآهنگی ( جهاد )ببینید .
[28] - تپة ارک
[29] - محمد حسن خان صنیع الدوله ، مطلع الشمس ، ج1، ص141-143.
[30] - دراز شدن . فرهنگ معین.
[31] - محمد حسن خان صنیع الدوله ، مطلع الشمس ، ج1، ص143.
[32] - منظور امیر کونهخان است .
[33] - رمضانعلی شاکری ، اترکنامه ، مؤسسة امیرکبیر 1365 / ش ، ص43؛ نقل از ایران و قضبه ایرانی کزن جرج نانانیل
[34] - اعتماد السلطنه ، یادداشتهای روزانه ، ج1 ص391.
[35] - محمد حسن خان صنیع الدوله ، مطلع الشمس ، ج1 ، ص143.
[36] - غیاث الدّین خواندمیر ، تاریخ حبیب السیر ، تهران ، خیام ، 1362، ج4، ص581.
[37] - محمد حسنخان صنیع الدوله ، مطلع الشمس ، ج1، ص139.
[38] - طبق نوشتة میرزا براتعلی شیروانی در کتاب خطی تاریخ شهر قدیم شیروان (ناسخ التواریخ شیروان )ص21محل اولیه شهر شیروان در اطراف منصوران ذکر شده است و با وجود قبور زردتشتی و تپههای دست ریزنگارنده آثاری بر وجود شهر و حتی قصبهای بزرگ در این قسمت مشاهده نکردم .
[39] - کلمهای ترکی و به معنی « غروب خورشید » است که معمولاً به غرب آبادی گفته میشود.
[40] - با ثبت تاریخی شماره 703 در سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران مربوط به هزارة پنجم و چهارم قبل از میلاد ( نقل از بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران نوشتة نصرت الله مشکوتی ، ص320).
[41] - خوشهگاه یا قوچگاه محلهای بین گونبات و شهر قدیم و کونبات لغتی ترکی وبه معنی غروب خورشید است.
[42] - رک: روضة الصفا و مطلع الشمس ، 482.
[43] -شناسنامه شهرستانهای ایران ، ص 354.
[44] - نقشة ( کروکی) شمارة 2 وعکس شمارة 3.