به باور کارشناسان، حفظ پوشاک محلی اقوام به منظور مقابله با فرهنگ مهاجم بیگانه از طریق نگاه علمی مسئولان به این موضوع مهم و آکادمیک کردن مطالعات پیرامون آن، در کنار ترویج این پوشش از طریق برگزاری جشنواره گامی اساسی در این مسیر است.
استقبال اندک مردم از پوشاک محلی
یکی از تولیدکنندگان پوشاک محلی در استان که چند سالی است در این عرصه فعالیت می کند، می گوید: متأسفانه مردم استان استقبال چندانی از این پوشاک نمی کنند و بیشتر خریداران این البسه از استان های دیگر یا ایرانیان مقیم کشورهای مختلف هم چون فرانسه و آمریکا هستند.
«عبدالعلی زاده» که هم اینک در بازارچه صنایع دستی حسینیه جاجرمی در بجنورد مستقر است، می افزاید: بسیاری از مردم، حتی از این که لباس محلی در چه مکانی تولید می شود و به فروش می رسد، اطلاعی ندارند و تبلیغات در این زمینه بسیار اندک است.
وی به فضای گسترده این مکان تاریخی اشاره می کند و اظهار می دارد: بارها پیشنهاد استفاده از چنین فضایی برای برگزاری کارگاه های آموزشی حتی در قالب خرید تولیدات هنرآموزان ارائه شده اما تاکنون اقدامی نشده است؛ در حالی که این اتفاق علاوه بر ایجاد شغل برای علاقه مندان به ویژه جوانان جویای کار، می تواند در حفظ فرهنگ اصیل منطقه و ترویج آن مؤثر باشد.
«عبدالعلی زاده» درباره میزان بهره گیری از طرح ها و اصالت های موجود در پوشش قومیت ها در دوخت البسه محلی می گوید: در دوخت البسه محلی سعی کرده ایم تا جایی که امکان دارد، از اصل دور نشویم و با بهره گیری از مواد اولیه به کار رفته در پوشاک قومیت های گذشته، آن ها را به سلیقه مردم امروز نزدیک کنیم.
وی به کاهش میزان دوخت این البسه بین قومیت های مختلف استان اشاره می کند و می افزاید: در پوشش قوم ترکمن شاهد هستیم که بیشتر لباس های آن ها در حال حاضر از ترکمنستان وارد می شود.
وی خاطر نشان می کند: با وجود قومیت های مختلف در استان، ظرفیت های خوبی برای آموزش دوخت این لباس ها وجود دارد و دست اندرکاران باید بستر را برای آموزش و احیای این نمادهای فرهنگی فراهم کنند.
«فاطمه نظری» از دیگر تولیدکنندگانی است که ۶ سال در این عرصه فعالیت می کند اما گلایه دارد که تاکنون دستگاه های متولی از او به طور جدی حمایت نکرده اند.وی به نقش تبلیغات در معرفی بیشتر لباس های محلی به نسل جدید اشاره می کند و می گوید: خراسان شمالی به دلیل داشتن قومیت های مختلف، فرهنگی غنی را در خود جای داده است که با فراهم کردن بسترها ضمن معرفی این گنج فرهنگی می توان به نهادینه کردن این فرهنگ و حفظ آن کمک کرد.
وی که برپایی نمایشگاه های صنایع دستی را حرکتی اثرگذار در این حوزه توصیف می کند، می افزاید: ایجاد فرصت های برابر برای تولیدکنندگان حوزه لباس های محلی برای حضور در نمایشگاه های معتبر علاوه بر ایجاد انگیزه در تولیدکنندگان، به رونق چرخه اقتصاد منطقه نیز کمک خواهد کرد.
ضرورت راه اندازی پژوهشکده مطالعات آکادمیک
پوششی که در ایران قدیم در میان قومیت های مختلف وجود داشت به نوعی بیانگر فرهنگ و سنت آن مردم بود.
یک پژوهشگر فرهنگی در این باره می گوید: تنوع رنگ، نوع پوشش و مواد به کار رفته در پوشاک اقوام مختلف متناسب با زمان و مکان، نشان دهنده رشد فکری قومیت ها بوده است که آن را در مقاطع مختلف تاریخی به منصه ظهور می رساندند.
دکتر «محمد حسین انصاری مود» اضافه می کند: آن چه که امروز از پوشاک سنتی اقوام برای ما به یادگار مانده است، حاصل تطابق یافتن این تغییرات با شرایط زمانی و مکانی است.
وی اظهار می دارد: اقوام ما در طول تاریخ پوششی که در آن، مسائل شرعی و مذهبی گنجانده نشده باشد، نداشته اند ضمن این که مقتضای مقطعی زندگی آن ها در برهه های مختلف در این پوشش ها به چشم می خورد.
رئیس ستاد مردمی توسعه خراسان شمالی نگاه عمیق اقوام مختلف به نوع پوشش و اهمیت دادن به آن را موضوعی قابل تحسین قلمداد می کند و می گوید: به همین دلیل است که هر گاه از پوشش محلی سخن به میان می آید، به جرأت می توان گفت که پوشش اقوام بیانگر تاریخ، اصالت و ژرف نگری قومیت ها به تاریخ است.
دکتر «انصاری مود» حفظ این پوشش ها را به منظور مقابله با فرهنگ مهاجم و حرمت گذاشتن به اصالت ها ضروری می داند و می افزاید: فراهم کردن زمینه نگاه ریشه ای مردم به این مقوله در کنار نگاه علمی به موضوع پوشش سنتی اقوام و پرداختن به آن در دانشگاه ها از عوامل تأثیرگذار در حفظ اصالت های این بخش از فرهنگ است.
وی ادامه می دهد: با مقایسه پوشش سنتی اقوام ایرانی با پوشش فرهنگ غرب می توان به برتری آن پی برد، به گونه ای که تنها با نگاه به روسری زن ترکمن و کرمانج که پیام آور شادی است، به سادگی می توان رعایت هم زمان مسائل شرعی و زیبایی و لطافت بصری را در آن دید.
وی واکاوی دلایل بها ندادن به این پوشش ها و بررسی نقاط ضعف وارد شده به این قضیه در طول تاریخ را ضروری می داند و عنوان می کند: باید برای نزدیک شدن به اصالت ها در حفظ و تعمیم فرهنگ این پوشش بکوشیم.
وی با بیان این که نبود تبلیغات در این زمینه عامل مهم و تأثیرگذاری در کم رنگ شدن کاربرد این پوشش ها است، می گوید: دستگاه های مرتبط می توانند از طریق برقراری ارتباط با دانشگاه ها به سمت آکادمیک کردن این مقوله گام بردارند.
وی هم چنین برگزاری جشنواره ها را در حفظ اصالت های موجود در فرهنگ اقوام مؤثر می داند و بیان می کند: باید از جشنواره ها برای گسترش این فرهنگ و رفع کاستی ها به خوبی بهره بگیریم.
وی رویکرد غیر علمی و غیر اصولی بعضی تولیدکنندگان کنونی به دوخت البسه محلی بدون آگاهی کافی از دلایل به کارگیری هر نوع حاشیه یا رنگ در پوشاک قومیت های مختلف را از دیگر نقاط ضعف این موضوع ذکر می کند و می گوید: به دلیل نبود نظارت های لازم آن چه که امروز به عنوان لباس محلی در بعضی کارگاه ها و فروشگاه ها تولید یا عرضه می شود، اصالت های گذشته را ندارد.
وی معتقد است: رفع نقاط ضعف و ترویج فرهنگ استفاده از این گونه پوشاک باید از سوی دانشگاه ها انجام بگیرد و اداره هایی مثل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و فرهنگ و ارشاد اسلامی هم به واکاوی نقاط ضعف و قوت به لحاظ دیدگاه های شرعی بپردازند و زمینه گسترش فرهنگ های اصیل را فراهم کنند.
وی هم چنین پیشنهاد می دهد که پژوهشکده ای در این حوزه دایر شود تا در غلبه بر چالش ها راهگشا باشد.
ویژگی های پوشاک سنتی اقوام مختلف استان
خراسان به دلیل شرایط جغرافیایی خاص و برخورداری از دشت ها و کوهپایه های حاصل خیز، اقوام مختلفی را در دوره های گوناگون تاریخی در خود جای داده است، خراسان، پیشینه تاریخی و فرهنگی پر رنگی داشته است و اقوام و طایفه های مختلف در این خطه به دلیل شرایط جغرافیایی و فرهنگی سکونت می یافتند که هر کدام فرهنگ، پوشش، آداب و رسوم و گویش خاص خود را با خود به همراه می آوردند.
«شهین پزشکی» از دیگر پژوهشگران حوزه فرهنگ و هنر، ضمن بیان این مطلب به تأثیرگذاری و تأثیرپذیری اقوام مختلف ساکن در منطقه خراسان از یکدیگر اشاره می کند و می افزاید: به عنوان مثال، ترکمن های راز و جرگلان به دلیل وجود مراتع سرسبز و متناسب برای چرای دام های خود در این منطقه ساکن شدند. آن ها که شامل ۳ طایفه کوکلان، یموت و تکه بودند هر یک پوشش خاصی داشتند که نوع پوشش و تعداد تکه های لباس ها و نوع تزئینات آن ها بیانگر این بود که هر یک متعلق به کدام طایفه هستند.
وی با بیان این که کردها نیز در ادوار مختلف تاریخی به ویژه از زمان صفویه به این سو رفته رفته از غرب کشور به مرزهای شرقی ایران کوچ داده و در این منطقه ساکن شدند، تصریح می کند: الغورها از جمله کردهایی بودند که به این نقطه آمدند و پوشش آن ها به دلیل عوامل مختلف نظیر هم نشینی با اقوام مختلف و شرایط خاص جغرافیایی که به آن ها تحمیل شد، تغییر کرد.
وی بیان می کند: نباید از این نکته هم غافل شد که لباس کرد یک جا نشین با کوچ نشین متفاوت است.
وی می گوید: لباس نه تنها پوشش نبود بلکه نوعی شناسنامه قومی و طایفه ای و نشانه تعلق خاطر آن قوم و طایفه هم محسوب می شد.
وی اضافه می کند: پوشش زنان و مردان کرد شمال خراسان در واقع شناسنامه افراد بود، به گونه ای که علاوه بر این که خصوصیات قومی و فردی آن ها را بیان می کرد، سطح اجتماعی افراد را هم نشان می داد.
«پزشکی» رنگ لباس را یکی از اساسی ترین وجوه فرهنگ قومیت های کرد، ترک، ترکمن و فارس عنوان و بیان می کند: رنگ لباس نشان دهنده عجین بودن مردم منطقه با طبیعت است و در واقع نگرش و اعتقادات افراد با رنگی که برای لباس ها انتخاب می کردند، در معرض دید هم قبیله ای ها قرار می گرفت.وی با بیان این که در زمان سکونت مادها و اشکانی ها در شمال خراسان، استفاده از رنگ سبز در پوشش آن ها بسیار مورد استفاده قرار می گرفت، اظهار می دارد: آن ها به رنگ سبز به عنوان رنگ حیات و زندگی می نگریستند و این رنگ، علاوه بر لباس در پرده و سفره ها نمود داشت اما در حال حاضر این رنگ در جنوب خراسان کاربرد بیشتری دارد.
وی ادامه می دهد: غلبه این رنگ در پوشش مردم در بخش هایی از تاجیکستان و افغانستان کنونی به دلیل گستردگی دامنه حکومت مادها هم چنان باقی مانده در حالی که در شمال خراسان به دلیل وجود اقوام مختلف و تأثیرپذیری از یکدیگر تغییر کرده است.
«پزشکی» با اشاره به این که کردهای شمال خراسان به دلیل کوچ نشینی و زندگی در دامن طبیعت از رنگ های موجود در طبیعت برای لباس های خود الهام می گرفتند و برای هر گروه سنی و جنسیتی تقسیم بندی های خاص قائل بودند، تصریح می کند: بخش اعظم این تقسیم بندی ها، اعتقادی و برای نشان دادن جایگاه و طبقات اجتماعی بوده است.وی اضافه می کند: به عنوان مثال، برای زن میانسال از رنگ های زرشکی و سرمه ای استفاده می کردند و برای دختران جوان از رنگ های صورتی، زرد، سفید و قرمز روشن.
وی بیان می کند: قد لباس ها نیز برای دختران جوان و زنان متأهل و مسن متفاوت بود به گونه ای که قد دامن دختران جوان روی زانو و زنان مسن، روی ساق پا قرار داشت.
وی نمایش تفاوت مردان و پسران را در دستمال گردن و کلاه و رنگ لباس های شان عنوان و بیان می کند: تغییر رنگ لباس ها در هر مقطع سنی نشان دهنده تکامل فکری افراد بود.وی رنگ های غالب به کار رفته در لباس ترکمن ها را هم قرمز و زرشکی می داند و معتقد است: آن ها قرمز را رنگ حیات می دانند و به دلیل اعتقادات خاص خود به استفاده از رنگ قرمز به عنوان رنگ شادی اهمیت می دهند.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ اقوام می گوید: این رنگ ها به مرور زمان و در اثر مجاورت و همزیستی با یکدیگر و بدون پایبندی به اصالت های قومی و قبیله ای به مرور زمان به عنوان مد رایج می شد.
وی می گوید: امروزه تسهیل ارتباطات و تحقق رؤیای دهکده جهانی، از بین رفتن تعصبات قومی و قبیله ای و ممزوج شدن اقوام با یکدیگر سبب شده است تا لباس ها و رنگ آن و شاخصه های قومی و طایفه ای ویژگی های خود را از دست بدهند و فقط در برخی از مناطق، افراد برای نشان دادن اصالت خود، از لباس های محلی با رنگ های خاص آن هم در مراسم خاص بهره بگیرند.
وی دوخت های سنتی ایران را به ۳ بخش عمده پوشاک، سوزن دوزی و قلاب دوزی تقسیم می کند و می گوید: بخش اعظم سوزن دوزی ها در پوشاک معنا و هویت پیدا می کند و سوزن دوزی های به کار رفته در لباس افراد اقوام مختلف بیانگر اعتقادات فردی است.
«پزشکی» سوزن دوزی های به کار رفته در لباس ترکمن ها را شامل ۴ رنگ زرد مایل به پرتقالی، قرمز، سفید و سیاه می داند.
وی با بیان این که سابق بر این، کردها در سوزن دوزی های خود از رنگ ها و نقوش متنوع استفاده می کردند، اظهار می دارد: آن ها از نقش گل اشرفی برای سوزن دوزی های لباس زنان، طرح مرغ و خروس برای پسران و نقوش برگرفته از عناصر طبیعت و حیوانات با کمی تغییر شکل گاهی برای مردان بهره می گرفتند.
وی به وجه مشترک نقوش به کار گرفته شده در سوزن دوزی های ترکمن ها و کردها اشاره می کند و می گوید: نقش شاخ قوچ در دست بافت ها و سوزن دوزی های زنان و مردان اقوام مختلف شمال خراسان و حتی ایران به طور مکرر دیده شده است.
وی ادامه می دهد: در تمام مناطق ایران، نقش شاخ قوچ مفهوم شهامت و قدرت افراد را نشان می دهد و به کار بردن آن بیانگر این نکته است که آن ها نیز هم چون قوچ، سختی های زندگی را به راحتی پشت سر می گذارند.
این پژوهشگر در رابطه با پوشاک سنتی ترک ها و تات های خراسان شمالی نیز می گوید: ترک ها نیز مانند دیگر قومیت ها دارای فرهنگ، پوشش، گویش و آداب و رسوم خاص بوده اند که از قومیت های مختلف ساکن در منطقه تأثیر گرفتند و به نوبه خود بر آن تأثیر گذاشتند.
«پزشکی» در رابطه با نوع پوشش آن ها بیان می کند: هر چند نمی توانیم وجه تمایزی بین ترک ها و تات ها به لحاظ شکل ظاهری لباس قائل شویم اما با آن چه که از زندگی تات های دشت قزوین برداشت می کنیم می بینیم آن ها دارای دامن های کوتاه هستند در حالی که در منطقه جغتای، دامن ها روی زانو است و این تفاوت به دلیل تأثیری است که ساکنان اولیه بر لباس آن ها گذاشتند.
وی با اشاره به این که آن چه در گذشته در تزئینات لباس و نوع پوشش افراد مهم بود، نشان دادن قومیت ها و دیدگاه های اجتماعی، سیاسی و اعتقادی هر یک از طوایف بوده است، اظهار می دارد: امروزه این مسائل با گسترش ارتباطات کم رنگ شده است.
«پزشکی» ادامه می دهد: ۵۰ سال قبل رادیو و تلویزیون به اندازه امروز در زندگی افراد جایگاهی نداشت و آگاهی های افراد از اطرافیان ناشی می شد، در حالی که امروزه با وجود رسانه ها آموزش ها هم متفاوت و گسترده شده و این امر در کم رنگ شدن پوشش سنتی، تأثیرگذار بوده است.
وی با اظهار تأسف از رواج فرهنگ غلط به سخره گرفتن اقوام مختلف می گوید: این آفتی است که از سوی کشورهای غربی برای از بین بردن فرهنگ اصیل ایران به جامعه ما تزریق می شود که فقط با مدیریت و نگرش تحقیقی درست می توان این فرهنگ ها را حفظ و به نسل آینده منتقل کرد.
این پژوهشگر با اظهار تأسف از این که تاکنون گام های مثبت زیادی برای معرفی و حفظ این فرهنگ اصیل برداشته نشده است، می گوید: ما برای هر حرکت باید از پایه شروع کنیم و اگر از همان ابتدا به عنوان یک خراسانی یا اصفهانی، لباس اصیل منطقه را بر تن و به آن افتخار کنیم، فرزندان ما نیز آن را فرا می گیرند.وی خاطر نشان می کند: برگزاری جشنواره ها با دعوت از قومیت های مختلف با لباس های محلی، گامی مؤثر در ترویج و حفظ این فرهنگ اصیل خواهد بود.
منبع: روزنامه خراسان شمالی