تصویر برگزیده
آرشیو
آخرین اخبار

مضامین اشعار مذکور بیشتر در معرفی، توصیف، مدح و منقبت حضرات معصومین (ع) و اولیاء الهی (ع) است که بیان آن موجب بیان‌کردن دوستی با ایشان و راه وصول به درگاه الهی است و توصیف زیبا و دلربای حرم‌ها و اماکن مقدس امامان معصوم (ع) و کرامات ایشان، دل مؤمنان را برای زیارت این اماکن و وصال به ضریح آنان پر می‌دهد. 

مضمون شعری این هنر دو نوع سور (شادمانی) و سوگ (حزن) است که از موارد چاووش سور می‌توان به چاووش‌های زیارت خانۀ خدا و عتبات عالیات، چاووش پیشباز ماه مبارک رمضان و سحرهای این ماه اشاره کرد و از موارد چاووش سوگ نیز می‌توان به چاووش‌های پیشباز محرم‌الحرام، صبح عاشورا، تعزیه، مرگ بزرگان دینی مذهبی یا نیاکان هر قوم، مرگ جوانان و شهدا و کسانی که در نبردها و سفرها به‌ویژه سفرهای زیارتی از دنیا رفته‌اند، اشاره کرد. 
نوع دیگری از تقسیم‌بندی این هنر، بانگ‌ رفتن و بانگ بازگشت است که هنگام عظیمت به سفر از اشعاری خاص و هنگام بازگشت از آن به اجرای اشعاری دیگری می‌پردازند. 

در سفرهای قدیم چاووش‌خوان‌ها حامل پرچم‌هایی با رنگ‌های متفاوت بوده‌اند؛ از جمله پرچم سبز که نشانگر زیارت عتبات عالیات بود، پرچم سرخ برای بیان شهادت ائمۀ اطهار (ع)، پرچم آبی به دلیل جوانمردی حضرت ابالفضل العباس (ع)، پرچم سفید و سبز به نشانۀ پاکی و دمیدن روح تازه برای زیارت خانۀ خدا و پرچم سیاه با منگولة زرد و حاشیه‌دوزی زری برای ایام سوگ و عزاداری. 

نوع دیگری از چاووش‌خوانی در قدیم، چاووش حماسه یا پیروزی بود که چاووش‌خوان به هنگام پیروزی بر لشکریان دشمن، در شهرها به راه افتاده و مردم را از وقایع و پیروزی نبرد آگاه می‌کردند. 

کتل‌خوانی هم نوعی از چاووش‌خوانی است که چاووش‌خوان بر اسبی سیاه‌پوش سوار می‌شود و اشعاری با محتویات تلخ و ناگوار در سوگ کسانی که در نبردها و سفرها بدرود حیات گفته‌اند، می‌خواند. هر محله‌ای در قدیم برای خود دست‌کم یک چاووش‌خوان آشنا به کتل‌خوانی داشته است. 

خوش‌لحنی، بداهه‌سرایی، موقعیت‌سنجی، خداشناسی و عشق به اهل بیت عصمت و طهارت از ویژگی‌های چاووش‌خوان است که از ایشان بین مردم انسانی با وجهۀ نیکو و مورد اعتماد ساخته است. 

او با استفاده از اشعار و سروده‌های ساده، توصیفات زیبای ائمۀ اطهار (ع)، گذشتگان و بزرگان در چاووش‌خوانی -که محتوای شعری آن جزو ادبیات عامیانه و غنایی است- و با ابراز عواطف، دلدادگی، آرزوها و درخواست حاجت و بیان مصیبت‌های واردشده به خاندان اهل بیت عصمت (ع) هنگام عظیمت زوار به اماکن مقدس، عطر سلام و صلوات را در فضای شهر گسترانده و با شور و هیجانی خارج از توصیف، نام و یاد بزرگان دین را در روح و جان مردم به جریان می‌اندازد و ایشان را برای زیارت تشویق و تهییج می‌کند. 

نوچگی، اولین مرحلۀ چاووش‌خوانی بود و چاووش‌خوان پس از سال‌ها ممارست، تمرین و پشتکار از این مرحله به مرحلۀ علمداری که در واقع نشان از استادشدن او داشت، می‌رسید. شرایط رسیدن به این مرحله حفظکردن اشعار، همراهی و هم‌آوایی با استاد (علمدار)، اجرای چاووش‌نامه‌ها و تبحر و پختگی در صدا و اجرا بوده است. چاووش‌خوان در قدیم در صورت سیادت از شال سبز، وگرنه از شال سیاه استفاده می‌کرد. 

اجرای چاووشی مذهبی در برخی مناطق به صورت تک خوانی-هم‌خوانی بوده است؛ به صورتی که تک‌خوان اشعاری
” نوچگی، اولین مرحلۀ چاووش‌خوانی بود و چاووش‌خوان پس از سال‌ها ممارست، تمرین و پشتکار از این مرحله به مرحلۀ علمداری که در واقع نشان از استادشدن او داشت، می‌رسید. “
در مدح اولیا (ع)، وصف سفر و اماکن مقدس، بدی آب و هوا، جدایی از خانواده، عشق به ائمۀ اطهار (ع) و... اجرا می‌کرد و پس از ابیاتی مشخص، جمعیت حاضر مصرع «بر محمد و آل او صلوات» را در همان لحن می‌خواندند که از خاصیت‌های این هم‌نوایی دور ریختن کینه و کدورت و جایگزینی مهر و محبت در دل‌ها بوده است. در برخی مناطق از ذکر صلوات بدون آواز در جواب تک‌خوان استفاده می‌کردند. 

موضوع دیگری که در اشعار چاووش‌خوان‌ها آمده، طلبیدن حلالیت زوار از دیگران است که موجب شادی دل‌ها و رفع کدورت و صلح و آشتی میان مردم است. این هنر گردهم‌آمدن دوستان و خویشاوندان زوار در روزهای قبل و روزهای بعد از سفر را مقدور می‌کند که در بیشتر موارد این عده از منزل ایشان در طول سفر مراقبت می‌کنند. 
موسیقی چاووش‌خوانی در ایران به گونه‌های مختلف اجرا می‌شود. دستگاه چهارگاه بیشترین سهم را در اجرای چاووش‌خوانی در ایران به خود اختصاص داده که در بیشتر شهرستان‌ها شاهد چاووش‌خوانی در این دستگاه هستیم. نوع دیگری از چاووش‌خوانی که در پژوهش‌هایم در شهرستان ورامین با آن روبه‌رو شدم، استفاده از آواز بیات ترک در این‌گونه از موسیقی مذهبی است. 

استان گیلان هم نوعی چاووش‌خوانی منحصر به خود دارد که در آواز دشتی اجرا شده و لحن، لهجه و صبغۀ محلی این استان در آن کاملاً مشهود است. این نوع از جاووش‌خوانی معمولاً به همراهی کرنانوازی اجرا شده و مرکز اجرای آن شهرستان‌های آستانۀ اشرفیه (روستای فوشازده) و لاهیجان (روستای ایشکا) هستند. 

نمونۀ دیگری از اجرای چاووش‌خوانی را در مجالس تعزیه‌خوانی استان یزد دیدم که در آن از خاصیت مدلاسیون یا تغییر مقام استفاده می‌کنند؛ بدین صورت که مصرع اول هر بیت از چاووش‌خوانی را در آواز بیات ترک اجرا می‌کنند و در پایان مصرع دوم هر بیت با زیبایی هر چه بیشتر به دستگاه چهارگاه فرود می‌آیند که نمونه‌های صوتی هریک از انواع چاووش‌خوانی مذکور موجود است. 

در اینجا به بررسی تعدادی چاووش‌نامه‌های متداول می‌پردازیم. 
اول به مدینه، مصطفی را صلوات
دوم به نجف، شیر خدا را صلوات
در کربلا، به شمر ملعون لعنت
برتوس، غریب‌الغربا را صلوات
این دو بیت به عنوان مقدمۀ چاووش‌خوانی در اکثرشهرهای ایران و در تمامی چاووش نامه‌ها (کربلا، مشهد، کعبه و...) متداول است. 

نمونه‌هایی از چاووش نامه‌های مربوط به زیارت شاه خراسان، حضرت امام رضا (ع):
ما به نزد حضرت شاه خراسان می‌رویم
با سر و جان در بر سلطان ایمان می‌رویم
قبلة هشتم، امام هشتمین باشد رضا
ما به نزد آن شهنشاه غریبان می‌رویم
هر که دارد آرزو بر گو بیا با کاروان
ما به نزد آن امام انس و هم جان می‌رویم
آن امامی که مراد عالمی سازد روا
در حضور او به امید فراوان می‌رویم
خاک ایوان طلا را سورمة چشمان کنیم
سر ز پا نشناخته در نزد جانان می‌رویم
هر که را عشق امام در این بود بر گو بیا
گو بیا با ما که ما با عهد و پیمان می‌رویم
با «صفایی» بشنو و بشتاب سوی حضرتش 
ما به سوی تربت آن شه، شتابان می‌رویم

ز تربت شهدا بوی سیب می‌آید
ز طوس بوی رضای غریب می‌آید
برو به مشهد و شاه رضا زیارت کن
ببین که بوی غریب از غریب می‌آید

ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی
خقته در خاک خراسان تو غریب الغربایی
اغنیا مکه روند و فقرا رو به تو آرند
جان به قربان تو بادا تو که حج فقرایی

در توس جلالت رضا می‌بینم
بی‌پرده، حریم کبریا می‌بینم
در کفش‌ک‍َنِ حریم پور موسی
موسای کلیم، با عصا می‌بینم

به شاه قبة طلا حضرت رضا صلوات
به طاق ابروی حضرت رضا صلوات
دوازده پسران علی بن ابیطالب
به ماه عارض هریک جدا جدا صلوات

هم نجف، هم کربلا هم مشهد شاه رضا
شکر لله شد نصیبم مشهد شاه رضا
یافتم بوی بهشت از مرقد شاه رضا

بود خالی جای یاران جملگی از مرد و زن
در حریم کعبه سلطان علی موسی الرضا
پا نهادم در حرم رفتم به نزدیک ضریح
قفل را بوسیدم و دادم دل و جان را صفا
در زیارت‌نامه خواندم باز آوردم به یاد
حق به حق‌داران و قوم و یار و خویش و اقربا
والدین و مرد و زن را جملگی کردیم دعا
بارالها کن نصیب دوستان مشهد رضا

چاووش‌نامۀ هنگام برگشت از حرم مطهر حضرت امام رضا (ع):
ما کنون از مشهد شاه رضا برگشته‌ایم 
از ضریح آن امام مقتدا برگشته‌ایم
سر فدا کردیم در راه امام هشتمین 
مژده ‌ای ایران! ز ایوان طلا برگشته‌ایم
سرمه چشمان نمودیم خاک پای شاه دین 
از حضور آن امام با ولا برگشته‌ایم
سبز بودی جای ایران و تمام شیعیان 
از حضور آن شه بی اقربا برگشته‌ایم
چون صفای قبر او را در بغل بگرفته‌ایم 
حمد لله با وفا و با صفا برگشته‌ایم

نمونه‌هایی از چاووش‌نامه‌های مربوط به سفر کربلا
عازمیم ‌ای دوستان! ما به سوی کرب‌وبلا
تا ببوسیم مرقد آن شهسوار سرجدا
هر که باشد عاشق قبر علیّ اکبرش
گو بیا با ما تو ‌ای زوّاراو‌ای باوفا
تا ببوسی قبر عباس، آن علمدار حسین
تا ببینی مُعجز سقّای دشت نینوا
گر تو را بر سر هوای اصغر بی‌شیر اوست
جهد کن بشتاب با ما از ره صدق و صفا
نالة اطفال شاه کربلا آید به گوش
آن یکی گوید اخی و آن دیگر گوید اخا
عازمیم ‌ای دوستان ما به سوی کرب‌وبلا
تا ببوسیم مرقد آن شهسوار سرجدا 

هر که دارد هوس کرب‌وبلا بسم‌الله
هر که دارد سر همراهی ما بسم‌الله
ای عزیزان، سفر کرب‌وبلا در نظر است
ما خبر کرده و رفتیم، سفر بی‌خطر است

بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه آب فراتم ‌ای اجل مهلت بده
تا بگیریم در بغل قبر شهید کربلا

آب، یک آب است، اما در صفات
هست بهتر از همه، آبِ فرات
قدر او بالاتر از زمزم ب‍ُو‌َد
چون به خاک کربلا همدم ب‍ُو‌َد
در جهان خوش‌تر بود از رود نیل
در جنان بهتر بود از سلسبیل
چون که مهر دختر پیغمبر است
لاجرم از آب حیوان بهتر است
شربتی زان، هر
” موضوع دیگری که در اشعار چاووش‌خوان‌ها آمده، طلبیدن حلالیت زوار از دیگران است که موجب شادی دل‌ها و رفع کدورت و صلح و آشتی میان مردم است. “
مریضی را شفاست
درد بی‌درمان عالم را دواست
ای دریغا در کنار این فرات
زادۀ زهرا به هنگام ممات
گاه از سوز عطش می‌کرد غش
گاه می‌فرمود: ‌ای قوم العطش
ای ستمگر فرقۀ بی‌نام و ننگ
از چه می‌گیرید بر من کار، تنگ
من مگر فرزند زهرا نیستم
یا مگر از آل طاها نیستم

این چاووش‌نامه همانند سفرنامه‌ای است که مراحل سفر را توصیف می‌کند:
چون از وطن روانه سوی کربلا شدیم 
امیدوار بر کرم کبریا شدیم
دیدیم بقعه شاه عبدالعظیم را 
در آستان شاه مقامش گدا شدیم
کردیم پس زیارت معصومه را به قم 
آنجا دخیل خواهر شاه رضا شدیم
گشتیم پس به جانب کرمانشهان روان 
آنجا به دست تذکره چی مبتلا شدیم
اما هزار شکر که از هرچه بود و هست 
دادیم پول و از همگی شان رها شدیم
در بقعه علیّ نقی، آنگه عسکری
و آنگاه ما روانه سوی سامرا شدیم
راندیم از شعف به سوی شهر کاظمین 
در مشهد مقدّسشان جابه جا شدیم
در آستان موسی و هم زاده‌اش پسر 
بنموده عرض حاجت و مشکل گشا شدیم
زآنجا به شور و ناله و افغان و درد و غم 
هم واحسین کنان به سوی کربلا شدیم
گشتیم پس به جانب سقّای کربلا 
در هروله ز مروه به سوی صفا شدیم
دیدیم جمله خیمه بی صاحب حسین 
زآنجا به خیمه حضرت زین العبا شدیم
پس چند روز کرده زیارت به کربلا 
سوی نجف روانه به صد ماجرا شدیم

چاووش‌نامه در حین زیارت
ایوان نجف عجب صفایی دارد
حیدر بنگر، چه بارگاهی دارد
ای کعبه به خود مناز از روی شرف
جایت بنشین که هر که جایی دارد

نمونه‌هایی از چاووش‌نامه‌های مربوط به بازگشت از کربلا:
دوستان از کربلای پر بلا برگشته‌ایم
از حضور خامس آل عبا برگشته‌ایم
در نجف اندر حضور مرتضی بودیم ما
از حضور شهسوار لافتی برگشته‌ایم
قتلگاه شاه دین را ما زیارت کرده‌ایم
از حضور آن شهید نینوا برگشته‌ایم
در کنار علقمه، قبر علمدار حسین
دیده‌ایم و با دو صد شور و نوا برگشته‌ایم
حجله‌گاه قاسم نو کدخدا را دیده‌ایم
اشک‌ریزان ما از آن بزم عزا برگشته‌ایم
چون صفای ناله و افغان و شیون کرده‌ایم 
خون دل جاری کنان از دیده‌ها برگشته‌ایم
ما سلام از روضه شیر خدا آورده‌ایم 
روی پر گرد و غبار از کربلا آورده‌ایم
بس که رخ مالیده‌ایم بر مرقد شاه نجف 

بوی مشک و عنبر و عطر و گلاب آورده‌ایم
قتلگاه حضرت شاه شهیدان دیده‌ایم 
چشم گریانی از آن ماتم سرا آورده‌ایم
طوف عباس علی را کرده‌ایم از جان و دل 
ما طواف مکه را از خیمه گاه آورده‌ایم
مرقد موسی کاظم در بغل بگرفته‌ایم 
خاک درگاهش برای توتیا آورده‌ایم
هم تقی و هم نقی باعسکری طوفیده‌ایم 
راه و رسم بندگی را ما به جا آورده‌ایم
مهدی صاحب زمان را ما زیارت کرده‌ایم 
نامۀ آزادی از جرم و گناه آورده‌ایم
در بیابان ما بسی جور و جفاها دیده‌ایم 
مهر و تسبیح از شهید کربلا آورده‌ایم

خرم دلی که منبع انهار کوثر است
کوثر کجا زدیدۀ پر اشک بهتر است
رفتم به کربلا به سر قبر هر شهید
دیدم که تربت شهدا مشک و عنبر است
هر یک شهید مرقدشان چارگوشه داشت
شش گوشة مزار، در آن هفت کشور است
پرسیدم از یکی سببش را به گریه گفت
پایین پای قبر حسین، قبر اکبر است
پایین پای قبر علی‌اکبر جوان
هفتاد و یک شهید چو خورشید خاور است
در سمت راست، قبر یکی پیر جلوه‌ کرد
زان گوشۀ رواق که نزدیکی در است
پرسیدم از خدم که بگواین مزار کیست؟
گفتا حبیب، نور دو چشم مظاهر است... . 

می‌کنم یاد از لب خشک و دل‌آرای حسین
می‌شوم عاجز ز درد بی‌کسیهای حسین
سخت می‌سوزد دلم هر دم کةاد آید مرا
تیربارانی که شد بر قد رعنای حسین

گردم فدای وقت دعا کردنت حسین
با شمر رو سیاه به سر بردنت حسین
از قطره‌قطره خونِ تو می‌آید این ندا
ای مرحبا به وعده وفا کردنت حسین
شعر مضمون بازگشتن کاروان از سفر حج:
حاجیان از حرم امن خدا آمده‌اند
شادمان در وطن از سعی و صفا آمده‌اند
رفته بودند سوی مشعر و میقات و حریم
خرم از رکن و منی سوی وطن آمده‌اند
روز عید عرفه خوانده دعا در عرفات
شاد و مسرور همه سوی وطن آمده‌اند
بار الها بکن این حج و زیارات قبول
سعی مشکور که با حج بجا آمده‌اند
شکر بسیار خدا را که به ایران عزیز
حاجیان از حرم امن خدا آمده‌اند

خرّم صباح حاجیان، وآن سود و سودا داشتن
در کوی خاص کبریا، بی حاجبی جا داشتن... 
دیوانه وار از عشق او، با یار گشتن روبرو
وز هر طرف لبّیک گو، فریاد و غوغا داشتن
عشّاق یار باوفا، در پیش خود یار از قفا
از مروه رفتن تا صفا، دل را مصفّا داشتن
آن هدی راندن تا منا، راحت شمردن هر عنا
وز بخشش معطی المنی، هر گون تمنّا داشتن... 
آنجا شما خوش ناجیان، عمره گزار و حاجیان
ما مانده اینجا راجیان، و اندوه آنجا داشتن... 
تا حج در اسلام آمده، حاجی به هر عام آمده
تا شرط احرام آمده، عریان سروپا داشتن... 

چاووش‌نامه‌ای که مربوط به حرکت زوار از مشهد به سوی خانۀ خداست:
ز تربت شهدا بوی سیب می‌آید
ز توس بویِ رضای غریب می‌آید
سری نهاده به غربت، رضا دلش تنگ است
ز توس تا به مدینه، هزار فرسنگ است

نمونه شعر چاووش‌ محرم:
ای محرم، ماه ماتم، آمدی
با غم و اندوه توأم، آمدی
ای محرم، آمدی با غلغله
دوستان را تنگ کردی حوصله
ای محرم، از تو دارم اضطراب
در تو چون شد آسمان دین خراب
ای محرم، در تو بست از خون حنا
نوعروس قاسم نوکدخدا
ای محرم، در تو با صد شور و شین
کشته شد از کین، علمدار حسین... . 

توضیح آنکه چاووش‌خوان‌ِ م‍حرم با لباسی سپید و شالی سبز (در صورت سیادت) وگرنه با شال مشکی بر گردن و کمر و با در دست داشتن پرچم سیاه و سرخ در خیابانها و محله‌ها ظاهر می‌شد. 

نمونه شعر چاووش اربعین:
شما اهل وطن عشرت سر آمد
شما را پیک ماتم از در آمد
در این شهر از وفا دیگر نمانید
که خاک غم شما را بر سر آمد
به دشت کربلا فرزند زهرا
شهید از تیغ شمر کافر آمد
تنش پامال سم اسب‌ها شد
سرش نوک سِنان را زیور آمد
ز شام اینک سوی شهر مدینه
دوباره زینب غم‌پرور آمد
برادر کشته و فرزند مرده
غریب و بی‌کس و بی‌یاور آمد... .

نظرات  (۲)

۲۰ مهر ۹۳ ، ۱۳:۰۰ شبکه اشتراک لینک توبنویس

با سلام و احترام

 

از شما دوست گرامی و فعال در فضای مجازی دعوت بعمل می آید

 

تا در شبکه اشتراک لینک توبنویس عضو شوید و مطالب خوبتان را جهت بهره برداری سایرین در این شبکه قرار دهید.

 

بی صبرانه منتظر عضویت و ارسال مطالب زیبای شما هستیم.

 

دوستان شما در شبکه اشتراک لینک توبنویس

 

http://www.tobenvis.com/register.aspx

۱۶ مهر ۹۳ ، ۱۶:۴۵ سپاهی لایین
 سپاس بسیار و سلام بی‌شمار تقدیم شما عزیزان هموطنم در خراسان بزرگ شمالی. اساسا خوشحالم که می‌بینم فرزندان گلیان عزیز، سایتی چنین پربار دارند و امیدوارم از خوانندگان همیشگی مطالبتان باشم. برایتان آرزوی توفیق روزافزون دارم و چنانچه کاری ازمن برآید، خوشحال می‌شوم که درکنارتان باشم. بدرود.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی